آخرین مطالب پیوندهای روزانه
پيوندها
تبادل لینک هوشمند نويسندگان
دوستت دارم همدم نفس هام A تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم
آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم با آسمان مفاخره كردیم تا سحر او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم او با شهاب بر شب تب كرده خط كشید من برق چشم ملتهبت را رقم زدم تا كور سوی اختركان بشكند همه از نام تو به بام افق ها ، علمزدم با وامی از نگاه تو خورشید های شب نظم قدیم شام و سحر را به هم زدم هر نامه را به نام و به عنوان هر كه بود تنها به شوق از تو نوشتن قلم زدم تا عشق چون نسیم به خاكسترم وزد شك از تو وام كردم و در باورم زدم از شادی ام مپرس كه من نیز در ازل همراه خواجه قرعه ی قسمت به غم زدم
نظرات شما عزیزان: دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب:, :: 8:52 :: نويسنده : ابراهیم شه بخش
|